Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . سازمان
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
مُنَظَّمَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: مُنَظَّمَات]
1
سازمان
1.هَلْ عِنْدَك مَعْلُومَات عَن مُنَظَّمَات دُوَلِيَّة؟
آیا درباره سازمانهای بینالمللی اطلاعات داری؟
2.هُوَ يَعْمَلُ فِي مُنَظَّمَة دُوَلِيَّة.
او در یک سازمان بینالمللی کار میکند.
کلمات نزدیک
مبين
كتم
كأن
عالمين
عالمية
نجح
منظمة الأمم المتحدة
باع
صار
مهنة
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان