[اسم]

مُنْقِذ

قابل شمارش مذکر
[جمع: مُنْقِذُون]

1 نجات‌غریق نجات‌دهنده، ناجی

  • 1.أَرَدْتُ أَنْ أَشْكُرَ مُنْقِذِي وَلَكِنْ مَا وَجَدْتُهُ.
    می‌خواستم از ناجی‌ام تشکر کنم، اما او را پیدا نکردم.
  • 2.زَوجِي مُنْقِذٌ وَ أَنَا أُحِبُّ عَمَلَهُ.
    همسر من نجات‌غریق است و من شغل او را دوست دارم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان