[اسم]

هَدَف

قابل شمارش مذکر
[جمع: أَهْدَاف]

1 گل (فوتبال)

  • 1.عِرَاق فَازَ فَرِيق عِينْكَاوَا بِهَدَفَيْن.
    عراق با اختلاف دو گل بر تیم عنکاوا برتری یافت.

2 هدف مقصد

  • 1.أُرِيدُ أَنْ أُفَكِّرَ فِي هَدَفِي.
    می‌خواهم به هدفم فکر کنم.
  • 2.هَلْ تَعْرِفُ الأسْبَاب الَّتِي تمْنِعُكَ مِنْ تَحْقِيق أَهْدَافك؟
    آیا دلایلی را که مانع شما برای رسیدن به اهدافتان می‌شود را می‌شناسید؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان