[اسم]

وَشْم

قابل شمارش مذکر
[جمع: وُشُوم]

1 خال‌کوبی تتو

  • 1.َلَقَد رَأَيْتُ وَشْم عَلَى يَدِه.
    بر روی دستش یک خال‌کوبی دیدم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان