[قید]

öfter

/ˈœftɐ/
غیرقابل مقایسه

1 چندین بار

  • 1.Dieser Fehler kommt öfter vor.
    1. این اشتباه چندین بار اتفاق افتاد.
  • 2.Ich habe sie schon öfter besucht.
    2. من قبلا چندین بار او را دیده ام.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان