[عبارت]

Öl ins Feuer gießen

/øːl ɪns fɔʏɐ giːsən/

1 به مشکلی دامن زدن

  • 1.ich glaube, es hat sehr wenig Sinn, erneut Öl ins Feuer dieser Debatte zu gießen.
    1. من فکر میکنم، فایده کمی دارد که از نو به این مناظره دامن بزنیم.
  • 2.Wenn zwei Menschen sich streiten, sollte man nicht noch Öl ins Feuer gießen.
    2. وقتی که دو فرد با یکدیگر دعوا می‌کنند، بهتر است که آدم به مشکل دامن نزند.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "نفت در آتش ریختن" است که کنایه از کمک کردن به برپایی فتنه و آشوب یا دامن زدن به آن دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان