[اسم]

die Überlegung

/ybɐˈleːɡʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Überlegungen] [ملکی: Überlegung]

1 دوراندیشی ملاحظه

  • 1.Diese Beurteilung basierte auf mehreren Überlegungen.
    1. قضاوت بر دوراندیشی‌های فراوانی بنا شد.
  • 2.Er hat ohne Überlegung gehandelt.
    2. او بدون ملاحظه عمل کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان