Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . پاراگراف
2 . پاشنه
3 . فروش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Absatz
/ˈapˌzaʦ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Absätze]
[ملکی: Absatzes]
1
پاراگراف
بند
1.Der Aufsatz ist in drei Absätze unterteilt.
1. مقاله به سه بند تقسیم شدهاست.
2.Es gibt weitere Beispielsätze im nächsten Absatz.
2. بقیه جملههای مثال در پاراگراف بعدی قرار دارد.
2
پاشنه
1.Die Absätze der Schuhe sind kaputt.
1. پاشنههای کفش خراب هستند. [زشت هستند.]
2.Mit hohen Absätzen zu laufen ist ungesund für die Füße.
2. دویدن با پاشنههای بلند برای پاها ناسالم است.
3
فروش
تصاویر
کلمات نزدیک
absagen
absage
abs.
abs
abrüstung
absaufen
absaugen
abschaben
abschaffen
abschaffung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان