[قید]

absichtlich

/ˈapzɪçtlɪç/
غیرقابل مقایسه

1 عمدی از روی عمد

  • 1.Er macht das absichtlich, um mich zu ärgern.
    1. او این کار را عمدا انجام می دهد، تا من را عصبانی کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان