[فعل]

abtrocknen

/ˈaptʀɔknən/
فعل گذرا
[گذشته: trocknete ab] [گذشته: trocknete ab] [گذشته کامل: abgetrocknet] [فعل کمکی: haben ]

1 خشک کردن

  • 1.Ich glaube, es kann sich selbst abtrocknen.
    1. فکر کنم که خودش می‌تواند خودش را خشک کند.
  • 2.Trocknest du das Kind ab?
    2. بچه را خشک می‌کنی؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان