[اسم]

die Akzeptanz

/akʦɛpˈtanʦ/
غیرقابل شمارش مونث
[ملکی: Akzeptanz]

1 پذیرش

مترادف و متضاد ablehnung
  • 1.Die neue Steuernovelle fand in der Bevölkerung nur geringe Akzeptanz.
    1. متمم جدید مالیات در جامعه پذیرش اندکی کسب کرد.
  • 2.Unsere Firmenphilosophie basiert auf gegenseitiger Akzeptanz.
    2. فلسفه شرکت ما متکی بر پذیرش متقابل است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان