مترادف و متضاد
Alk
Sprit
Stoff
Trinkalkohol
Weingeist
1.Ich darf keinen Alkohol trinken. Ich muss Auto fahren.
1.
من اجازه ندارم الکل بنوشم. من باید رانندگی کنم.
2.Ich trinke keinen Alkohol.
2.
من الکل نمینوشم [مصرف نمیکنم].
کاربرد Alkohol بهعنوان نوشیدنی
در این کاربرد واژه Alkohol معمولاً اشاره به انواع نوشیدنی الکلی -به ویژه نوشیدنیهایی با درصد الکل بالا (انواع شراب)- دارد. وقتی از این واژه استفاده میشود معمولاً اشاره به نوع خاصی از نوشیدنی نیست و خصوصیات کلی مصرف الکل خوراکی مورد اشاره قرار میگیرد.
2
الکل (ماده شیمیایی)
مترادف و متضاد
Ethanol
Ethylalkohol
1.Du musst die Wunde mit Alkohol reinigen.
1.
شما باید زخم را با الکل تمیز کنید.
2.Ist das reiner Alkohol?
2.
این الکل خالص است؟
کاربرد Alkohol بهعنوان ماده شیمیایی
واژه Alkohol در این معنی نشاندهنده دستهای مشخص از مواد شیمیایی است. برای اشاره به انواع الکل مانند الکل طبی، شیمیایی و ... هم در آلمانی از Alkohol استفاده میشود.