Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . زبالهی کاغذی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
das Altpapier
/ˈaltpaˌpiːɐ̯/
غیرقابل شمارش
خنثی
[ملکی: Altpapier(e)s]
1
زبالهی کاغذی
کاغذ قابل بازیافت
1.Diese Menge macht deutlich, wie wichtig die getrennte Sammlung von Altpapier ist.
1. این حجم زیاد روشن میکند که مجموعههای تفکیکشده زبالهی کاغذی چه مقدار مهم است.
تصاویر
کلمات نزدیک
altmodisch
altglas
altertum
altersunterschied
altersstufe
altstadt
alufolie
aluminium
aluminiumverpackung
alzheimer
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان