[اسم]

die Armut

/ˈaʁmuːt/
غیرقابل شمارش مونث
[ملکی: Armut]

1 فقر تنگدستی

  • 1.Die Regierung will die Armut in ländlichen Gebieten bekämpfen.
    1. دولت می‌خواهد با فقر در مناطق روستایی مبارزه کند.
  • 2.Nach Jahren der Not und Armut gelang ihr endlich ein Durchbruch.
    2. بعد از سال‌ها سختی و فقر بالاخره موفق شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان