[فعل]

ausbrechen

فعل گذرا و ناگذر

1 شکستن

2 جدا شدن ترک کردن

3 شیوع یافتن (بیماری)

4 ناگهان شروع شدن در گرفتن

  • 1.Der Krieg bricht aus.
    1. جنگ ناگهان شروع می‌شود.
  • 2.ein Streit brach aus.
    2. دعوایی در گرفت.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان