[قید]

auseinander

/ˌaʊ̯saɪ̯ˈnandɐ/
غیرقابل مقایسه

1 جدا جدا از هم، با فاصله از هم

  • 1.Unsere Geburtstage sind nur drei Tage auseinander.
    1. تولدهای ما فقط 3 روز با فاصله از هم است.
  • 2.Wir wohnen nicht weit auseinander.
    2. ما خیلی دور از هم زندگی نمی کنیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان