[اسم]

das Bücherregal

/ˈbyːçɐʁeˌɡaːl/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Bücherregale] [ملکی: Bücherregal(e)s]

1 قفسه کتاب

  • 1.Gehe an Dein Bücherregal und sortiere englischsprachige Jugendbücher aus.
    1. به سمت قفسه کتابت برو و کتاب‌های جوانان زبان انگلیسی را مرتب کن.
  • 2.In den Bücherregalen meines Großvaters kann man so manchen literarischen Schatz entdecken.
    2. در قفسه‌های کتاب پدربزرگم برخی گنجینه‌های ادبی را می‌توان پیدا کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان