[اسم]

das Band

/bant/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Bänder] [ملکی: Band(e)s]

1 روبان

  • 1.Bei der Arbeit binde ich mir meine Haare mit einem Band zusammen.
    1. در محل کار من موهایم را با یک روبان می بندم.

2 نوار (کاست، ویدئو)

  • 1.Wir hatten all das auf Band.
    1. ما همه این را روی نوار داشتیم.

3 جلد (کتاب) (der Band)

  • 1.Dieses Lexikon besteht aus fünf Bänden.
    1. این دانش‌نامه از پنج جلد تشکیل شده‌است.

4 گروه موسیقی (die Band)

  • 1.Die Band spielte bis in die Nacht.
    1. گروه موسیقی تا شب نواخت.
  • 2.Die Sängerin trat mit ihrer Band auf.
    2. خواننده با گروه موسیقی‌اش وارد صحنه شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان