[اسم]

die Bank

/baŋk/
قابل شمارش مونث
[جمع: Banken] [ملکی: Bank]

1 بانک

  • 1.Die Bank schließt schon um vier Uhr.
    1. بانک رأس ساعت چهار بسته می‌شود.
  • 2.Ich muss noch Geld von der Bank holen.
    2. من باید از بانک باز هم پول بگیرم.
کاربرد واژه Bank به‌معنای بانک
Bank یا بانک، یا موسسه اقتصادی است که پول مشتریان را دریافت کرده یا خدمات مالی به آن‌ها ارائه می‌کند. در آلمانی از واژه Bank برای اشاره به کلیک اداری بانک یا ساختمان یک بانک استفاده می‌شود. (مشابه فارسی)
توحه داشته باشید، زمانی که از واژه Bank به معنای "بانک" استفاده می‌شود حالت جمع آن Banken است. (برای معنای دیگر حالت جمع متفاوت است.)

2 نیمکت

  • 1.Die Bank, auf der du sitzt, ist über 80 Jahre alt.
    1. نیمکتی که تو روی آن نشستی بیش از 80 سال عمر دارد.
  • 2.Er sitzt im Park auf einer Bank und liest.
    2. او در پارک روی یک نیمکت می‌نشیند و مطالعه می‌کند.
  • 3.Kommt, wir setzen uns auf die Bank da vorne.
    3. بیا، ما روی نیکمت آن جلو نشسته‌ایم.
کاربرد واژه Bank به‌معنای نیمکت
"Bank" یا (نیمکت) نوعی صندلی است که فضای کافی برای نشستن چند نفر در کنار هم را دارد. Bank یا نیمکت معمولاً در محیط‌های بیرونی یا اداری (در پارکها، بانک‌ها و ...) مورد استفاده قرار می‌گیرد. محل نشستن نیمکت‌ها معمولاً نرم نیست (برخلاف مبلمان) و از جنس چوب یا فلز هستند.
توجه داشته باشید، زمانی که از Bank به معنای نیمکت استفاده می‌کنیم حالت جمع آن Bänke است. (برای معنای دیگر حالت جمع متفاوت است.)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان