[اسم]

der Bankschalter

/ˈbaŋkʃaltɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Bankschalter] [ملکی: Bankschalters]

1 باجه بانک پیشخوان بانک

  • 1.Ich will nur wieder hinter meinen Bankschalter.
    1. من می‌خواهم فقط دوباره پشت باجه بانکم باشم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان