[فعل]

sich beeilen

/bəˈʔaɪ̯lən/
فعل بازتابی
[گذشته: beeilte] [گذشته: beeilte] [گذشته کامل: beeilt] [فعل کمکی: haben ]

1 عجله کردن

مترادف و متضاد eilen galoppieren hasten hechten hochschnellen huschen laufen trödeln trotten
  • 1.Beeil dich!
    1. عجله کن!
  • 2.Beeil doch bitte! Wir haben keine Zeit.
    2. عجله کن! ما وقت نداریم.
  • 3.Wir müssen uns beeilen. Sonst verpassen wir den Zug.
    3. ما باید عجله کنیم. در غیر این صورت قطار را از دست می‌دهیم.
کاربرد واژه beeilen به معنای عجله کردن
فعل انعکاسی beeilen به معنای عجله کردن یا تشویق به سریع‌تر انجام‌دادن یک کار است. فعل beeilen تقریبا همیشه به صورت انعکاسی استفاده می‌شود. استفاده کردن از آن به بدون ضمیر انعکاسی ممکن است منظور شما را نرساند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان