[اسم]

der Bekannter

/bəˈkantɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Bekannte] [ملکی: Bekannten] [مونث: Bekannte]

1 (فرد) آشنا آشنا دور

  • 1.Ein Bekannter von mir heißt Klaus.
    1. اسم یکی از آشناهای من "کلاوس" است.
  • 2.Frau Renken ist eine alte Bekannte von mir.
    2. خانم "رنکن" یکی از آشناهای قدیمی من است.
  • 3.In Hannover wohnen Bekannte von mir.
    3. در "هانوفر" آشناهای من زندگی می‌کنند.
کاربرد واژه Bekannter به معنای آشنا
از واژه Bekannter برای اشاره به افرادی استفاده می‌شود که همدیگر را می‌شناسند ولی با با هم رابطه دوستی یا خویشاوندی ندارند. مثلا: "Ein Bekannter von mir" (یکی از آشناهای من)
برای اشاره به رابطه Bekannter ما گاهی در فارسی از اصطلاح "با هم سلام و علیک داریم" استفاده می‌کنیم که نشان‌دهنده یک آشنایی کم عمق و بدون صمیمت است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان