[اسم]

der Berufsberater

/bəˈʀuːfsbəˌʀaːtɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Berufsberater] [ملکی: Berufsberaters] [مونث: Berufsberaterin]

1 مشاور کار

  • 1.Ich wette eine Million daß er ist ein Berufsberater.
    1. من یک میلیون شرط می‌بندم که او یک مشاور کار است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان