[اسم]

der Bettler

/ˈbɛtlɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Bettler] [ملکی: Bettlers] [مونث: Bettlerin]

1 گدا بینوا

  • 1.Der Bettler bat mich um Kleingeld.
    1. گدا از من درخواست پول خرد کرد.
  • 2.Ein Bettler klingelte bei uns.
    2. بینوایی زنگ ما را زد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان