[فعل]

bewundern

/bəˈvʊndɐn/
فعل گذرا
[گذشته: bewunderte] [گذشته: bewunderte] [گذشته کامل: bewundert] [فعل کمکی: haben ]

1 تحسین کردن

  • 1.Er wird von seinen Mitschülern bewundert, weil er ein guter Sportler ist.
    1. او توسط همکلاسی‌هایش تحسین می‌شود، چون او ورزشکار خوبی است.
  • 2.Ich bewundere diesen Maler sehr.
    2. من خیلی این نقاش را تحسین می‌کنم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان