[اسم]

das Blut

/bluːt/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Blute] [ملکی: Blut(e)s]

1 خون

مترادف و متضاد Lebenssaft Fleisch Knochen
  • 1.Das Herz pumpt Blut durch den Körper.
    1. قلب خون را به اطراف بدن پمپ می‌کند.
  • 2.Der Verletzte hat viel Blut verloren.
    2. مجروح خون زیادی از دست داده‌است.
کاربرد واژه Blut به معنای خون
واژه Blut در زبان آلمانی معادل "خون" در فارسی است. خون مایعی قرمز رنگ در بدن انسان و حیوانات است که اکسیژن را به قسمت‌های مختلف بدن می‌رساند.
در برخی کاربردها به ویژه در متن های قدیمی از واژه Blut برای اشاره به تبار یا دودمان هم استفاده می‌شود، مثلا "hohem Blut" (تحت‌اللفظی: خون بالا) به معنای فردی بزرگ‌زاده است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان