[اسم]

die Checkliste

/ˈʧɛkˌlɪstə/
قابل شمارش مونث
[جمع: checklisten] [ملکی: checkliste]

1 چک‌لیست فهرست بازبینی

  • 1.Die Checkliste enthielt alles, was er für seine Reise brauchte.
    1. چک‌لیست همه آن چیزی که او برای سفرش نیاز داشت را شامل می‌شد.
  • 2.Es steht hier auf der Checkliste.
    2. این، اینجا در چک‌‌لیست قرار دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان