[صفت]

cool

/kuːl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: cooler] [حالت عالی: coolsten]

1 آرام

  • 1.Ich blieb cool und war nicht gestresst.
    1. من آرام ماندم و بدون استرس بودم.

2 باحال جذاب

مترادف و متضاد toll
  • 1.Coole Sache!
    1. چه چیز باحالی!
  • 2.Das war cool, aber wir müssen los.
    2. باحال بود، اما ما باید برویم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان