[اسم]

der Cousin

/kuˈzɛ̃ː/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Cousins] [ملکی: Cousins] [مونث: Cousine]

1 پسر عمو/عمه/خاله/دایی

  • 1.Ich hab einen Cousin.
    1. من یک پسر عمو دارم.
  • 2.Mein Cousin wohnt jetzt in Brasilien.
    2. پسر عموی من اکنون در برزیل زندگی می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان