[صفت]

drogenabhängig

/drˈoːɡənˌaphɛŋˌɪç/
قابل مقایسه

1 معتاد به مواد مخدر

  • 1.Ihr Mann war drogenabhängig und konnte keinen Job halten.
    1. شوهر او معتاد به مواد مخدر بود و نمی‌توانست در هیچ شغلی بماند.
  • 2.Viele Kriminelle in Amerika sind drogenabhängig.
    2. بسیاری از مجرمان در آمریکا معتاد به مواد مخدر هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان