[اسم]

das Eis

/aɪ̯s/
قابل شمارش خنثی
[جمع: Eis] [ملکی: Eises]

1 بستنی

مترادف و متضاد Eiscreme Speiseeis
  • 1.Als Nachtisch gibt es Eis.
    1. برای دسر بستنی داریم.
  • 2.Schokoladeneis mag ich nicht.
    2. من بستنی شکلاتی دوست ندارم.
کاربرد واژه Eis به معنای بستنی
معادل اصلی بستنی در زبان آلمانی واژه Eiscreme است اما استفاده از Eis به معنای بستنی بسیار رایج است. بستنی نوعی دسر سرد است که معمولاً از شیر یخ‌زده تولید می‌شود.

2 یخ

  • 1.Bitte eine Cola ohne Eis.
    1. یک نوشابه بدون یخ لطفاً.
  • 2.Im Winter gibt es Schnee und Eis.
    2. در زمستان برف و یخ هست.
کاربرد واژه Eis به معنای یخ
Eis در معنای اصلی به معنای یخ است. زمانی که از Eis استفاده می‌شود همیشه منظور آب یخ‌زده است. برای اشاره به انواع دیگر یخ باید به صورت خاص به آن‌ها اشاره کرد، مثلاً "Trockeneis" (دی‌اکسید کربن یخ‌زده)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان