[اسم]

die Emotion

/emoˈʦi̯oːn/
قابل شمارش مونث
[جمع: Emotionen] [ملکی: Emotion]

1 احساس

مترادف و متضاد Empfindung Gefühl Gefühlsregung
  • 1.Der Witz war gut, trotzdem zeigte er keinerlei Emotionen.
    1. شوخی خوب بود با وجود اینکه او هیچ احساسی نشان نداد.
  • 2.Emotionen sind das Fenster zur Seele.
    2. احساسات پنجره‌ای به روح هستند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان