[صفت]

ent­ge­gen­ge­setzt

/ɛntgəgəngəzɛtst/
غیرقابل مقایسه

1 مخالف عکس

  • 1.Es wurden zwei entgegengesetzte Vorschläge gemacht.
    1. دو پشنهاد عکس ارائه شد.
  • 2.Sie ist in die entgegengesetzte Richtung gefahren.
    2. او در جهت مخالف حرکت کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان