[فعل]

erfordern

/ɛɐ̯ˈfɔʁdɐn/
فعل گذرا
[گذشته: erforderte] [گذشته: erforderte] [گذشته کامل: erfordert] [فعل کمکی: haben ]

1 نیاز داشتن ضرورت داشتن

مترادف و متضاد beanspruchen bedürfen benötigen verlangen
  • 1.Dieser Beruf erfordert Fremdsprachenkenntnisse.
    1. این شغل به دانش زبان‌های خارجی نیاز دارد.
  • 2.Dieser Job erfordert viel Kraft.
    2. این کار به قدرت زیادی نیاز دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان