[اسم]

die Erkrankung

/ɛɐ̯ˈkʀaŋkʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Erkrankungen] [ملکی: erkrankung]

1 بیماری کسالت، مریضی

  • 1.Das neue Medikament kann das Fortschreiten der Erkrankung verhindern.
    1. داروی جدید می‌تواند از پیشرفت بیماری جلوگیری کند.
  • 2.Die frühzeitige Erkennung von Erkrankungen kann Leben retten.
    2. تشخیص زودهنگام بیماری، می‌تواند زندگی را نجات دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان