[اسم]

der Esstisch

/ˈɛsˌtɪʃ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Esstische] [ملکی: Esstisch(e)s]

1 میز غذاخوری

  • 1.Ich vermeide immer kontroverse Themen am Esstisch.
    1. من همیشه از موضوع‌های مناقشه‌برانگیز سر میز غذاخوری اجتناب می‌کنم.
  • 2.Wir essen unsere Mahlzeiten immer am Esstisch.
    2. ما همیشه وعده‌های غذایی خود را سر میز غذاخوری می‌خوریم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان