[اسم]

die Etappe

/eˈtapə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Etappen] [ملکی: Etappe]

1 مرحله

  • 1.Er ist der Sieger der dritten Etappe dieses Rennens.
    1. او برنده سومین مرحله این مسابقه دو است.

2 پشت جبهه پایگاه

  • 1.Die Etappe ist ein Gebiet hinter der Front, wo man fern vom Kampf ist und bequem leben kann.
    1. پشت جبهه منطقه‌ای در پشت خط مقدم است که آدم دور از جنگ است و می‌تواند به‌راحتی زندگی کند.
  • 2.Die Etappe wurde von feindlichen Flugzeugen bombardiert.
    2. (ناحیه) پشت جبهه توسط هواپیماهای دشمن بمباران شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان