[عبارت]

etwas in den falschen Hals bekommen

/ɛtvas ɪn deːn falʃən hals bəkɔmən/

1 دچار سوء تفاهم شدن (چیزی را) درست متوجه نشدن، (چیزی را) غلط فهمیدن

  • 1.Das Treffen mit der alten Schulfreundin bekam seine Ehefrau in den falschen Hals.
    1. ملاقات با دوست دوران مدرسه قدیمی، خانم او را دچار سوءتفاهم کرد.
  • 2.lch glaube, du hast da etwas in den falschen Hals bekommen.
    2. من فکر می‌کنم که تو در اینجا درست متوجه نشدی.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "چیزی را در گلوی اشتباه دریافت کردن" است و کنایه از "دچار سوء تفاهم شدن" دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان