[اسم]

der Ex

/ɛks/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Ex] [ملکی: Ex]

1 دوست سابق همسر سابق

مترادف و متضاد Verflossener
  • 1.Ich habe meinen Ex seit unserer Scheidung nicht gesehen.
    1. من دوست سابقم را از زمان جدایی‌مان ندیدم.
  • 2.Roland ist mein Ex.
    2. "رونالد" دوست‌پسر سابق من است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان