Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . برونگرا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
extrovertiert
/ˌɛkstʀovɛʁˈtiːɐ̯t/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: extrovertierter]
[حالت عالی: extrovertiertesten]
1
برونگرا
مترادف و متضاد
gesellig
kontaktfreudig
introvertiert
1.Eine Schwester ist sehr introvertiert, die andere eher extrovertiert.
1. یک خواهر خیلی درونگرا و دیگری بسیار برونگرا است.
2.Mein Freund hat einen extrovertierten Charakter und ist überhaupt nicht schüchtern.
2. دوست من یک شخصیت برونگرا دارد و اصلاً خجالتی نیست.
تصاویر
کلمات نزدیک
extremsportler
extremschwimmer
extremität
extremistisch
extremist
exzellent
exzellenz
exzentriker
exzentrisch
exzerpieren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان