[اسم]

die Fabrik

/faˈbʀɪk/
قابل شمارش مونث
[جمع: Fabriken] [ملکی: Fabrik]

1 کارخانه

  • 1.Ich arbeite in einer Autofabrik.
    1. من در یک کارخانه خودرو کار می‌کنم.
  • 2.In der Fabrik arbeiten mehr als 10.000 Personen.
    2. در این کارخانه بیش از 10000 نفر کار می‌کنند.
  • 3.In unserer Fabrik wird die Produktion von Computern gesteuert.
    3. در کارخانه ما تولید توسط کامپیوترها کنترل می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان