[صفت]

fachkundig

/ˈfaxˌkʊndɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: fachkundiger] [حالت عالی: fachkundigsten]

1 ماهر متخصص، خبره

مترادف و متضاد fachmännisch professionell sachkundig fachunkundig
  • 1.Das Hotelpersonal war fachkundig und konnte meine Fragen umfassend beantworten.
    1. پرسنل هتل خبره بودند و می‌توانستند سوالات من را به‌طور جامع پاسخ دهند.
  • 2.Die Firma sucht qualifiziertes und fachkundiges Personal.
    2. شرکت به دنبال کارکنانی تحصیل‌کرده و ماهر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان