[اسم]

das Flair

/flɛːɐ̯/
غیرقابل شمارش خنثی
[ملکی: Flairs]

1 حال‌وهوا جَو

مترادف و متضاد Atmosphäre Fluidum
  • 1.Das Flair der Wiener Kaffeehäuser ist sehr gut.
    1. حال‌وهوای کافه‌های وین خیلی خوب است.
  • 2.Der Theatersaal hat sein eigenes besonders Flair.
    2. سالن تئاتر حال‌وهوای خاص خود را دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان