[فعل]

fordern

/ˈfɔʁdəʁn/
فعل گذرا
[گذشته: forderte] [گذشته: forderte] [گذشته کامل: gefordert] [فعل کمکی: haben ]

1 مطالبه کردن تقاضا کردن، درخواست کردن

مترادف و متضاد beanspruchen beantragen einfordern verlangen
etwas (Akk.) fordern
چیزی را درخواست کردن
  • 1. Der Preis, den sie fordert, ist zu hoch.
    1. قیمتی که او مطالبه می کند خیلی بالاست.
  • 2. Die Arbeitnehmer fordern mehr Geld.
    2. کارکنان پول بیشتری مطالبه می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان