[عبارت]

gang und gäbe sein

/gaŋ ʊnt gɛːbə zaɪn/

1 معمول بودن عادی بودن

  • 1.Bei uns ist es gang und gäbe, dass mein Vater meiner Mutter jeden Freitag einen Strauß Blumen schenkt.
    1. در نزد ما این معمول است که پدرم هر جمعه، یک دسته گل به مادرم هدیه می‌دهد.
  • 2.Dass man sich im Internetzeitalter von anderen Medien inspirieren lässt, ist sicherlich gang und gäbe.
    2. این امر که در زمانه اینترنت از دیگر رسانه‌ها الهام گرفته بشود، قطعا کاملا عادی است.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
واژه "gang" از فعل "gehen" و واژه "gäbe" از فعل "geben" مشتق شدند و ریشه این عبارت به قرن 14 میلادی، در زمانه‌ای که برای داد و ستد از سکه استفاده می‌شده است، برمی‌گردد. در واقع "gängige Münzen" سکه هایی بودند که در خرید و فروش جریان داشتند و از آن جهت این عبارت کنایه از "معمول بودن" دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان