[اسم]

der Gasthof

/ˈɡastˌhoːf/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Gasthöfe] [ملکی: Gasthof(e)s]

1 مهمانخانه مسافرخانه

  • 1.Als wir den Gasthof erreichten, war es dunkel.
    1. وقتی که به مسافرخانه رسیدیم، تاریک بود.
  • 2.Nach ihrer Wanderung suchten sie vergeblich nach einem Gasthof.
    2. بعد از پیاده‌رویشان، آن‌ها به طور بیهوده‌ای به دنبال مهمانخانه می‌گشتند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان