[اسم]

die Gastronomie

/ˌɡastʀonoˈmiː/
قابل شمارش مونث
[جمع: Gastronomien] [ملکی: Gastronomie]

1 پذیرایی غذاخوری

  • 1.Mein Cousin ist Koch und arbeitet in der Gastronomie.
    1. پسرعموی من آشپز است و در غذاخوری کار می‌‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان