Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . به خطر انداختن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
gefährden
/ˌɡəˈfɛːɐ̯dn̩/
فعل گذرا
[گذشته: gefährdete]
[گذشته: gefährdete]
[گذشته کامل: gefährdet]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
به خطر انداختن
1.Rauchen gefährdet die Gesundheit.
1. سیگار کشیدن سلامتی را به خطر میاندازد.
2.Umweltverschmutzung gefährdet viele Tierarten.
2. آلودگی محیط زیست بسیاری از گونههای حیوانی را به خطر میاندازد.
تصاویر
کلمات نزدیک
gefunden
gefräßig
gefroren
gefrieren
gefressen
gefährdet
gefährdung
gefährlich
gefährt
gefährte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان