[اسم]

die Gemeinschaft

/ɡəˈmaɪ̯nʃaft/
قابل شمارش مونث
[جمع: Gemeinschaften] [ملکی: Gemeinschaft]

1 (محل یا چیز) همگانی عمومی

  • 1.Rauchen ist in den Gemeinschafts-räumen nicht erlaubt.
    1. سیگار کشیدن در فضاهای همگانی ممنوع است.

2 گروه جماعت، اجتماع

  • 1.Die Dorfbewohner bildeten eine verschworene Gemeinschaft.
    1. ساکنین روستا جماعتی توطئه‌گر را تشکیل دادند.
  • 2.Sie war ein nützliches Mitglied unserer Gemeinschaft.
    2. او یک عضو مفید از گروه ما بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان