[صفت]

gespannt

/ɡəˈʃpant/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: gespannter] [حالت عالی: gespanntesten]

1 کنجکاو

مترادف و متضاد neugierig
  • 1.Ich bin gespannt, wer bei diesem Spiel gewinnt.
    1. من کنجکاوم که چه کسی در این بازی می‌برد.
auf jemanden/etwas gespannt
در کسی/چیزی کنجکاو بودن
  • 1. Sie ist gespannt auf viele interessante Themen.
    1. او در بسیاری از موضوعات کنجکاو است.
  • 2. Wir sind alle darauf gespannt, wie die Wahlen ausgehen werden.
    2. ما همه کنجکاو این هستیم که انتخابات چگونه به پایان خواهند رسید.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان